نمی دونم ازکجا شروع کنم قصه ی تلخ سادگیمو
نمی دونم چرا قسمت می کنم روزای خوب زندگیمو
چراتو اول قصه همه دوستم می دارن!
وسط قصه که می شه سربه سر من میذارن
تا می خواد قصه تموم شه همه تنهام میذارن
میتونم مثل همه دورنگ باشم "دل نبازم
میتونم مثل همه یک عشق بادی بسازم
تا بایک نیش زبان بترکه خراب بشه
تا بیان جمعش کنن حباب دل سراب بشه
می تونم بازی کنم با عشق واحساس کسی
میتونم درست کنم ترس دل ودلواپسی
میتونم دروغ بگم تا خودمو شیرین کنم
میتونم پشت دلا قاییم بشم کمین کنم
ولی بااین همه حرفا منم مثل اونام
یک دروغگو میشم و همیشه ورد زبونام
یک نفر پیدابشه به من بگه چی کار کنم ؟
با چه تیری اونی که دوسش دارم شکار کنم؟

javahermarket
نظرات شما عزیزان:
mojtaba 
ساعت12:36---18 شهريور 1390
سلام وبلاگت واقعا قشنگ و زيباست و تو هم اين خودم از عكسهاي عاشقونه اي كه روش شعر داره دوست داري به وبلاگ من هم بيا خوشحال ميشم
قاصدک 
ساعت12:19---18 شهريور 1390
مطالبتون قشنگه.موفق باشید.به وب منم سر بزنید و نظر بدید.ممنون
قاصدک 
ساعت12:19---18 شهريور 1390
مطالبتون قشنگه.موفق باشید.به وب منم سر بزنید و نظر بدید.ممنون
موفق باشید
|